در کنار جاذبه های دیدنی بی شمار اصفهان ، صنایع دستی این شهر که حکایت از تمدن ، ذوق و سلیقه ، مردمان خونگرم و هنرمندش می باشد نیز زبانزد خاص و عام است به نحوی که این شهر زیبا بسیاری از شهرتش را مدیون صنایع دستی هنرمندانش می باشد .
1 - خاتمکاری:
خاتم ترکیبی است از چندضلعیهای منظم با تعداد اضلاع متفاوت (۵، ۶، ۷، ۸ یا ۱۰ضلعی) که با استفاده از مواد اولیه گوناگون همچون انواع چوب، انواع استخوان، مفتولهای فی و صدف، در رنگهای مختلف تشکیل میشود و به وسیله آن سطح اشیاء به صورتی شبیه موزائیک، آراسته میشود. آثار خاتمکاری باقی مانده از دورههای قدیم همچون درهای کاخها، رحلهای قرآن و صندوقهای مقابر، نشان میدهد که این هنر در زمان قدیم و به ویژه عهد صفویه رواج کامل داشته و یکی از مراکز اصلی آن شهر اصفهان بوده است.
2 - میناکاری:
مشکل بتوان گفت از چه زمانی هنر میناکاری در ایران رواج گرفته است زیرا از روزگاران پیش از عهد صفویه نمونههایی از میناکاری در دست نیست و حتی از دوران صفویه نیز نمونههای قابل ملاحظهای برجای نمانده است. در دوران قاجاریه میناکاری به مقدار کم وجود داشته و اشیایی مانند سرقلیان و کوزه قلیان و کوزه و بادگیر قلیان را میناکاری میکردهاند. صنعت میناکاری در اصفهان از دوران پهلوی و حدود سال ۱۳۱۰ خورشیدی رواج یافت. این هنر-صنعت به وسیله یکی از استادان هنرمند و بنام اصفهان؛ استاد شکرالله صنیعزاده بسط و توسعه یافت و شاگردانی در این مکتب تربیت شدند که هر یک کانون دیگری در هنر مینا به وجود آوردند. بیشتر اشیایی که میناسازان فعلی به بازار عرضه میکنند عبارتست از گوشواره، گردنبند، انگشتر، جعبههای بزرگ و کوچک آرایش نه، قوطی سیگار، بشقاب مینا، گلدانهای مینا، تابلوهای بزرگ و کوچک میناکاری که با هنرهای دیگر مانند طلاکاری و خاتمکاری و مینیاتور ترکیب میشود. اساساً میناکاری روی مس انجام میشود اما بر روی اشیای طلایی و نقرهای نیز میتوان میناکاری کرد.
3 - منبتکاری:
واژه منبت به معنای کندهکاری خاص همراه با خلل و فرج بر روی چوب است که سابقهای دیرینه دارد. شاید بتوان آغاز تاریخ منبتکاری را از زمانی دانست که انسان نخستین بار، با ابزاری بُرَّنده، چوبی را تراشیده است. مهمترین مادهای که روی آن منبتکاری میشود، چوب است. این چوب باید محکم و بدون گره باشد. برای این منظور از چوبهای آبنوس، فوفل، بقم، شمشاد، عناب و گردو استفاده میکنند. البته آبنوس و بقم به دلیل محکمتر و چربتر بودن، دوام بیشتری دارند اما در ایران به خاطر فراوانی چوب گردو، اکثراً از این چوب استفاده میشود. در حال حاضر هنر منبتکاری همچنان رواج دارد و در گوشه و کنار ایران هنرمندان بسیاری به آن مشغول میباشند اما متأسفانه استفاده از نقوش اصیل که شامل طرحهای اسلیمی، خَتایی یا گل و بوته است، رو به فراموشی و طرحهای خارجی جای آنها را گرفته است.
4 - قلمکارسازی:
قلمکارسازی یکی از صنایع دستی باسابقه است که از دوره مغولها در ایران مرسوم شد. در این دوره هنرمندان به منظور جلب نظر حاکمان مغول به ابداع نقاشی روی پارچه یا پارچههای قلمکار روی آوردند. این هنر قرنها در اوج شهرت بود و در زمان صفویه گسترش بیشتری پیدا کرد به طوری که در زمان سلطنت شاه عباس کبیر، بیشتر لباسهای مردانه و نه از پارچههای قلمکار تهیه میشد. این پارچهها مورد توجه ویژه درباریان نیز بود و بیشتر لباس آنان از قلمکارزر یا اکلیلی تهیه میشد. در آن زمان محلهای مخصوصی برای تهیه لباس درباریان در بازار قیصریه اصفهان وجود داشت و پارچههای قوارهای قلمکار راکه در اصطلاح آن روز «دلگه» نامیده می شد را از آن محلها به دست میآوردند. متأسفانه در اواسط دوره قاجاریه، به تدریج از رونق این هنر زیبا کاسته شد اما در زمان سلطنت رضاشاه با امتیازات خاصی که برای صنعتگران و ارباب حرفهها به ویژه صنعتگران قلمکار فراهم شد، بار دیگر این صنعت رونق گذشته خود را به دست آورد و عدهای از استادکاران بزرگ قدیمی مثل شیخ حریری مشهدی عبدالخالق، حاج محمدرضا و حاج محمدتقی اخوان چیتساز، برادران بیرجندی و شیخ بهایی و چند تن دیگر شرکت تولید قلمکار را تشکیل دادند و به این ترتیب با تلاش و پیگیری صنعتگران این رشته و استقبالی که از آن شد، بار دیگر حجم تقاضا برای این گونه پارچههای نقشدار افزایش یافت.
5 - قالیبافی:
یکی از صنایع دستی استان اصفهان قالیبافی است. اصفهان در زمان صفویه یکی از مراکز عمده قالیبافی بود. دراین شهر تعداد زیادی کارگاه وجود داشت که در آن قالیهای زربفت بافته میشد. متأسفانه در حمله افغانها، اصفهان آسیب فراوان دید و بسیاری از هنرمندان و صنعتگران خود را از دست داد. در زمان قاجاریه قالیبافی اصفهان دوباره احیا شد. تعداد رنگهای انتخاب شده در قالیهای اصفهان بسیار محدود بوده و رنگهای طبیعی بسیار کم مصرف میشود. گره قالیهای اصفهان، فارسی است.
منبع : ندا اصفهان